بازار تبریز آنلاین - موسی کاظمزاده : در کوچهپسکوچههای تبریز، شهری که قلب تپندهی تاریخ و فرهنگ آذربایجان است، خانههایی از روزگار قاجار نفس میکشند. این عمارتها، با حدود ۸۰۰ خانهی تاریخی، تبریز را به ویترین خانههای تاریخی ایران تبدیل کردهاند. هر دیوار آجری، هر پنجرهی ارسی و هر گچبری ظریف، قصهای از شکوه گذشته، زندگیهای پرشور و گاه غفلت امروز را روایت میکند. اما این گنجینههای معماری، که روزگاری محل زندگی بازرگانان، مشروطهخواهان و خانوادههای پررونق بودند، امروز در سایهی بیتوجهی، رو به زوالاند یا به ادارات دولتی تبدیل شدهاند. این گزارش، سفری است به قلب این خانهها، از شکوهشان تا وضعیت کنونی و آیندهای که میتوان برایشان رقم زد.
تبریز، گنجینهای از خانههای تاریخساز ایران
تصور کنید در یک غروب بهاری، در محلهی مقصودیهی تبریز قدم میزنید. نور خورشید بر سردر پرنقشونگار خانهی حیدرزاده میافتد و شیشههای رنگی پنجرههای ارسیاش، چون جواهری درخشش میکنند. این خانهی دوطبقه، با زیرزمینی که حوضخانهای خنک برای تابستانهای گرم تبریز بود، روزگاری محل زندگی خانوادهای سرشناس و جلسات مشروطهخواهان بوده است. حالا این عمارت به مرکز اطلاعرسانی گردشگری تبدیل شده، اما هنوز روح تاریخ در هشتیها و ایوانهایش جریان دارد. به گفتهی محمدحسین جعفری، پژوهشگر تاریخ تبریز، «خانهی حیدرزاده نمونهای بینظیر از معماری قاجاری است که با وجود مرمت، همچنان نیاز به حفاظت مداوم دارد تا هویتش حفظ شود»
کمی دورتر، در محلهی سرخاب، خانهی بلورچیان با سردر گچبریشده و ایوان ستوندارش، شما را به گذشته میبرد. این خانه، که در مالکیت خصوصی است، روزگاری محل گردهماییهای خانوادگی و مهمانیهای مجلل بود. اما امروز، دیوارهای خشتیاش ترک برداشته و گچبریهایش در حال ریزشاند. زیرزمین این خانه، که زمانی حوضخانهای برای خنکای تابستان بود، اکنون در غبار فراموشی فرو رفته است. وضعیت این خانه نمونهای از چالش بزرگ خانههای تاریخی تبریز است: بسیاری از این بناها، به دلیل مالکیت خصوصی یا کمبود بودجه، در انتظار مرمت ماندهاند.
تبریز؛ شهری که هر خانهاش یک موزه است
در راستهکوچه، خانهی مشروطه ایستاده؛ عمارتی که قلب انقلاب مشروطه بود. این خانهی ۱۳۰۰ متری، متعلق به حاج مهدی کوزهکنانی، تاجر آزادیخواه، در سالهای پرالتهاب مشروطه، پایگاه چاپ اعلامیهها و جلسات مخفی مشروطهخواهان بود. پنجرههای ارسی قدی با شیشههای سبز و قرمز، نور را به رقص درمیآورند و گچبریهای دیوارها، داستانهایی از روزگار قاجار زمزمه میکنند. این خانه، که اکنون موزهی مشروطه است، یکی از معدود بناهایی است که از تخریب نجات یافته. به گفتهی احمد نجفی، رئیس موزهی مشروطه، «این خانه نهتنها نماد تاریخ سیاسی تبریز، بلکه شاهدی بر هنر و معماری بینظیر قاجاری است»
اما همهی خانهها چنین سرنوشت خوشایندی ندارند. خانهی ختایی، در نزدیکی بازار تاریخی تبریز، قصهای تلختر دارد. این عمارت، که روزگاری خانهی تاجری ثروتمند بود، در خلال جنگ جهانی اول شاهد یورش روسها و کشتار ساکنانش در زیرزمین بود. حالا این خانه به خانهی هنرمندان تبریز تبدیل شده، اما دیوارهایش هنوز زخمهای تاریخ را به دوش میکشند. مرمت ناقص و کمبود امکانات، این خانه را در وضعیتی شکننده قرار داده است.
تبریز؛ نگارخانهای از خانههای باشکوه
تبریز، که در سال ۲۰۱۸ بهعنوان شهر نمونهی گردشگری جهان اسلام انتخاب شد، پتانسیل تبدیل شدن به مقصدی جهانی برای دوستداران تاریخ و معماری را دارد. اما واقعیت تلخ است: بسیاری از این ۸۰۰ خانهی تاریخی، بهویژه در محلههای قدیمی مانند مقصودیه، سرخاب و نوبر، به حال خود رها شدهاند. دیوارهای خشتی ترکخورده، پنجرههای ارسی شکسته و گچبریهای فرو ریخته، حکایت از غفلتی دارند که این میراث را تهدید میکند. برخی خانهها، مانند خانهی اردوبادی، که اکنون مرکز اسناد ملی شمالغرب کشور است، یا خانهی بهنام، که بخشی از دانشگاه هنر اسلامی تبریز شده، مرمت شدهاند، اما دسترسی عمومی به آنها محدود است. خانهی سلماسی، که به موزهی سنجش تبدیل شده، نمونهی دیگری از تلاش برای احیای این بناهاست، اما این تلاشها کافی نیست.
تبریز؛ ویترینی از شکوه فراموششده
کارشناسان هشدار میدهند که بدون برنامهریزی دقیق، این گنجینهها در معرض نابودیاند. به گفتهی رضا سرابی اقدم، مدیرکل سابق میراث فرهنگی آذربایجان شرقی، «از حدود ۸۰۰ خانهی تاریخی ثبتشده در تبریز، تنها ۱۰ درصد مرمت شدهاند و بقیه یا در مالکیت خصوصیاند یا به ادارات دولتی واگذار شدهاند که کاربری مناسبی ندارند» این آمار نشاندهندهی عمق چالش است: مالکیت خصوصی، کمبود بودجه و نبود برنامههای جامع مرمت، بزرگترین موانع حفظ این خانهها هستند.
با این حال، امیدهایی نیز وجود دارد. خانههایی مانند خانهی نیکدل، با طاقهای قوسی و حوض زیبای حیاطش، یا خانهی حریری، با نقاشیهای قاجاری که داستان یوسف و زلیخا را روایت میکنند، میتوانند به اقامتگاههای بومگردی یا مراکز فرهنگی تبدیل شوند. این رویکرد، که در شهرهایی مانند یزد و کاشان موفقیتآمیز بوده، میتواند گردشگری تبریز را متحول کند. به گفتهی سارا احمدی، فعال گردشگری، «تبدیل خانههای تاریخی به اقامتگاههای بومگردی نهتنها اقتصاد محلی را تقویت میکند، بلکه به حفظ هویت فرهنگی شهر کمک میکند»
سکوت تلخ دیوارهای ترکخورده تبریز
برای نجات این خانهها، نیاز به همکاری بین بخش دولتی، خصوصی و جامعهی محلی است. مرمت حرفهای، تغییر کاربری به مراکز فرهنگی یا اقامتگاههای گردشگری، و تشویق بازدید عمومی میتواند این بناها را از مرگ تدریجی نجات دهد. همچنین، آگاهیبخشی به مردم از طریق تورهای گردشگری و برنامههای آموزشی میتواند حس تعلق به این میراث را تقویت کند. به گفتهی یکی از کاربران X در پستی دربارهی خانهی مشروطه، «این خانهها فقط آجر و خشت نیستند، روح تبریزند. باید به نسل بعد نشون بدیم که ما کی بودیم»
تبریز، ویترین خانههای تاریخی ایران، کتابی زنده از هویت و فرهنگ است. این خانهها، که روزگاری شاهد خندههای کودکان، گفتوگوهای شبانه و تصمیمهای بزرگ تاریخی بودند، امروز در انتظار توجهاند. با هر قدم در کوچههای مقصودیه، سرخاب یا راستهکوچه، میتوان قصههایشان را شنید؛ قصههایی از شکوه، مبارزه و استقامت. بیایید نگذاریم غبار فراموشی، این گنجینهها را بپوشاند. آیندهی این خانهها، آیندهی هویت ماست. با مرمت، احیا و معرفی این بناها به جهان، تبریز میتواند نهتنها ویترین ایران، بلکه نگینی در گردشگری جهانی باشد.